از میان موسسین استارتاپ چه کسی مدیرعامل می شود؟

از میان موسسین استارتاپ چه کسی مدیرعامل می شود؟

وقتی یک استارتاپ شروع به کار می کند، عناوین مهم نیستند. احتمالاً دو سوم از شما در یک اتاق محصول را تولید می کنید، بازاریابی را انجام می دهید و می بینید که ایده شما پا خواهد گرفت یا خیر.

لحظه ای که شروع به استخدام کارمندان می کنید یا حتی برای جمع آوری سرمایه فکر می کنید، عنوان مدیر عامل مهم می شود.

اهمیت مدیر عامل استارتاپ

  • سرمایه گذاران می خواهند با مدیر عامل استارتاپ مذاکره کنند.
  • کارکنان می خواهند بدانند که چه کسی رئیس است و آیا چارچوب تصمیم گیری روشنی وجود دارد.
  • مطبوعات می خواهند بدانند كه مدیر عامل کیست و غیره.

شما باید با مدیرعاملی یکی از موسسین موافقت کنید، بهتر است هنگام راه اندازی شرکت، در مورد اینکه چه کسی برای مدیر عاملی مقدم­ تر است به توافق برسید.

یک دلیل مهم این است که در وهله اول نمی خواهید شرکت چندین مدیر عامل داشته باشد. یکی از دوستانم به من گفت “ما هرگز در استارتاپ با هم کار انجام نمی دهیم زیرا هر دو مدیرعامل هستیم.” نکته این است که ما هر دو مهارت های بسیار مشابهی داریم و در یک تیم موسس نباید این چنین باشد.

بنابراین مدیر عامل شرکت استارتاپ کیست؟

همیشه واضح است. هیچ دموکراسی هرگز نباید وجود داشته باشد. باید نمونه خوبی از یک دیکتاتوری ضعیف باشد.

همیشه آسان است که بگوییم مدیرعامل کیست. اگر اینگونه نباشد، مشکل پیش می آید. پس رئیس را انتخاب کنید تا همه چیز شکل گیرد. اگر هیچ کسی مناسب به نظر نرسید، شما خوب هستید. اگر موسسین هنوز هم بر سر  عنوان جدال دارند، این شرکت دچار اختلال می شود. این کاملاً واضح است یک مدیر قوی بدون رأی انتخاب می شود. اگر در مورد نقش خود سوال دارید پس بدانید، شما مدیرعامل واقعی نیستید و مدیرعامل فقط یک نفر می تواند باشد.

مدیرعامل استارتاپ چه کاری انجام می دهد؟

مدیرعامل اساساً دو وظیفه دارد:

  1. افزایش نقدینگی
  2. استخدام افراد با استعداد

اینها موارد مهمی هستند. خوب، اما احتمالاً شما جزئیات بیشتری می خواهید داشته باشید، بنابراین اجازه دهید این موارد را مورد بررسی قرار دهیم.

جریان نقدی

شما نقدینگی را افزایش می دهید زیرا سودآور نیستید، یا به اندازه کافی سودآور نیستید تا بتوانید اهداف خود را حفظ کنید.

اگر پول تمام شد، دیگر کسب و کاری برای فعالیت ندارید.

اگر شما یک مدیر مالی ( CFO ) یا یک سرمایه گذاری خارجی هم داشته باشید، باز وظیفه مدیر عامل است که حقوق کارمندان را پرداخت کند.

مدیرعامل برای اداره یک شرکت موفق باید معیار داشته باشد و باهوش باشد و مدیریت اعضا یکی از وظایف کلیدی است. شما باید در این امر صلاحیت داشته باشید، هرچند وقتی با آن روبرو شوید، کمتر کسی از آن لذت می برد.

چشم انداز استارتاپ

اگر می خواهید یک فعالیت  بزرگ انجام دهید، داشتن یک چشم انداز برای شرکت و هدایت کارمندان  بطور مداوم بسیار مهم است. مدیر عامل شرکت باید در تب و تاب ساختن باشد.

اگر شما یک شرکت فناوری یا محصول محور هستید (مانند SaaS) ، به طور ایده آل مدیر عامل باید  محصول را در ذهن تداعی کند . من نسبت به این مطلب زیاد مطمئن نیستم زیرا یک مدیر ارشد اجرایی CPO و مدیرارشد توسعهCTO  می توانند برای این امر بهتر باشند . بستگی دارد، اما برای مدیر عامل شرکت با داشتن چشم انداز محصول مطمئناً یک مزیت محسوب می شود.

استخدام در مجموعه استارتاپ

استخدام مهم ترین جنبه اجرایی یک استارتاپ است. کیفیت افراد، کیفیت شرکت شما را مشخص می کند. این روزها همه استارتاپ ها مجموعه ای از افراد با استعداد و امیدوار هستند.

به عنوان مدیرعامل باید حدود 30٪ از وقت خود را صرف استخدام افراد کنید. اگر در حال رشد هستید، این یک ضرورت است، اگر این طور نیست و قصد دارید با شرکت های با پشتوانه بهتر رقابت کنید، بنابراین باید از پشتیبان های خود استفاده کنید.

در حالت ایده آل، برای مدیرعامل استعداد مهم است و می تواند به واسطه استعدادهای موجود  معامله را انجام دهد . این روزها این موضوع مهم است. دوست من در شرکتی است که مبلغ 1 میلیارد دلار درآمد دارد مدیر ارشد است و او می گوید که 4 مدیر (از جمله او) وجود دارند که وظیفه دارند مهندسان را به هم ارتباط دهند – بله، در منطقه خلیج این دیوانگی است!

“آیا می خواهید تا آخر عمر کار بیهوده انجام دهید، یا می خواهید با من همراه شوید و دنیا را تغییر دهید؟”

افزایش نقدینگی

من فرض می کنم شما کاری را که  من توصیه می­ کنم انجام نمی دهید. بیشتر استارتاپ ها می­ خواهند به دلیل ضروری بودن پول افزایش نقدینگی داشته باشند اما دراقع آنها پول کافی ندارند.

بنابراین مدیرعامل باید وظیفه افزایش نقدینگی را بر عهده بگیرد. به طور معمول، شما فقط فردی را به عنوان مدیر عامل انتخاب می کنید که بهترین فراد در زمینه افزایش نقدینگی و صحبت کردن باشد.

روابط عمومی و  برند استارتاپ

این روزها هزینه های بازاریابی زیاد است، بنابراین شما باید هر کاری می توانید انجام دهید تا بدون هزینه توجه مشتریان را جلب کنید. اگر می توانید، با ایجاد یک سایت، مشارکت و موارد مشابه یک مارک قدرتمند بسازید، تا فروش آسان تر شود.

روابط عمومی برای بسیاری از استارتاپ­ ها یک برگ برنده خوب است. مدیرعامل باید از این موهبت برخودار باشد، شما احتمالاً می دانید مدیر عامل چه کسی باید باشد.

تصمیم گیرنده

به طور معمول، شما باید تصمیمات بخش را به سمت رئیس اداره سوق دهید. همیشه مواقعی وجود دارد که کسی نیاز به برقراری ارتباط با شخصیت بزرگ و نهایی در شرکت را دارد. مدیر عامل شرکت استارتاپ باید آن شخص باشد.

چرا در مورد انتخاب مدیرعامل استارتاپ اختلاف نظر وجود دارد؟

من می توانم از تجربه شخصی خود به شما بگویم، افراد به جنبه های نقش مدیر عامل حسادت می کنند.

دو حوزه اصلی که باعث جلب توجه می شوند عبارتند از:

  • جذب سرمایه:

بسیاری از مبتدیان فکر می کنند صحبت با سرمایه گذاران مسحورکننده است. اینها کسانی هستند که قبلاً هرگز افراد مطرحی نبوده اند. من فکر می کنم وقتی آنها می بینند که مدیر عامل شرکت از یک جلسه خسته کننده بر می گردد، فکر می کنند “او چه ناهار عالی خورده است، در حالی که من کار واقعی را انجام می دهم!” احتمالاً افراد باهوش اینگونه فکر می­ کنند که این استارتاپ فقط مال من نیست و شبکه ای از سرمایه گذاری­ های پربازده وجود دارد. روند کاری این است که برای از دست ندادن سرمایه گذاران باید با آنها ملاقات کنند.

  • صحبت با مطبوعات:

افراد وقتی مدیر عامل خود را در مطبوعات می بینند ناراحت می­شوند و فکر می کنند چرا من جای او نیستم؟ این سؤال که آیا آنها مناسب برای انجام وظایف هستند، چیزی نیست که ذهن برخی را تحریک کند. این خصوصیت نمونه واقعی از اعتماد به نفس کاذب Lake Wobegon است.

اثر Lake Wobegon یک تمایل طبیعی است که شخص  بیش از حد توانائی های خود را می بیند و خود را بهتر از دیگران می پندارد. روانشناسان  از این گرایش به عنوان تقویت تعصب خود یاد می کنند و شواهدی از وجود آن در بسیاری از حوزه ها یافته اند. اکثر ما فکر می کنیم که از دیگران رویایی تر، باهوش تر، گرمتر، صادق تر و با وجدان تر هستیم.

به عنوان مدیرعامل، نمی توانید کار زیادی درباره حسادت انجام دهید. کاری که می توانید انجام دهید این است که موسسین را در معرض چیزی قرار دهید که احساس می کنند از دست داده ­اند. اگر احساس نارضایتی می کنند، آنها را به برخی از جلسات ببرید، اطمینان حاصل کنید که نام موسسین در TechCrunch و غیره ذکر شود، به خصوص هنگام صحبت با مطبوعات، از آنها قدردانی کنید.

مشاوره جهت جذب تیم سازی و جذب سرمایه گذار / افزایش توان رقابت پذیری شرکت ها

راه های تماس از طریق بخش تماس با ما و مشاوره استارت اپ

چه کسی باید در استارتاپ مدیر عامل شرکت شود؟ چه ویژگی خوبی باید داشته باشد؟

  • پاسخ گویی:

کسی که برای همه چیز پاسخ دارد، یا می تواند با اطلاعاتی که در حال حاضر در دسترس است سریع تصمیم گیری خوبی را انجام دهد. آنها در حالت ایده آل ابتدا به همه گوش فرا می دهند و اگر نظراتشان اشتباه بود توجه نمی کنند و یک اقدام متفاوت را می پذیرند. آنها باید با چالش هایی که کسب و کار با آن روبروست آشنا باشند و تصمیمات خود را زودتر از وقوع چالش بگیرند.

  • انرژی:

استارتاپ انرژی زیادی می گیرد و همیشه روزهای تاریک و بدون پیشرفت وجود دارد، بنابراین آنها باید انرژی و انگیزه تیم را حفظ کنند. من هنگامی که مدیر جوان یک استارتاپ بودم، اغلب وقتی وارد دفتر می شدم استرس داشتم و احساس خستگی می­ کردم. شخصی به من گفت من باید بیشتر لبخند بزنم حتی وقتی روحیه بدی دارم.

  • مرد نوسازی:

من در طول عمرم سه استارتاپ را که نزدیک به ورشکستگی بودند دیده ام. یک بار همکار سرمایه گذارم به من گفت: “فقط شعبده باز می توانست شرکت را سر پا نگه دارد”. مدیر عامل باید کسی باشد که حتی اگر در شرایط بسیار سخت گیر بیفتد، باز بتواند شرکت را نجات دهد.

  • داشتن چشم انداز بزرگ:

مدیر عامل شرکت باید بداند در صنعت مربوطه چه اتفاقی می افتد و تضمین کند که شما موج مناسب را جذب می­ کنید. آنها باید به نوعی با رقبا صحبت کنند (و بیشتر از آنکه به اشتراک بگذارند، دریافت کنند). در حالی که همه در حال قایق رانی هستند، آنها در حال ارزیابی کردن رودخانه هستند.

  • معاملات تجاری:

مدیر عامل شرکت باید درباره همه چیز شناخت داشته باشد. آنها باید در مورد کار دیگران اطلاع داشته باشند تا بدانند که آنها درست کار می کنند یا نه. یک مدیر عامل استارتاپ عالی تمام وقت خود را صرف یادگیری می­کند.

  • کاریزما:

افراد باید مدیر عامل را دوست داشته باشند. همه مدیران جذابیت ندارند، اما بهترین ها هستند. من افراد را بسیار تحت تاثیر قرار می دهم و آنرا “ذهن فریبنده” می نامم. من باید درباره چگونگی انجام این کار یک وبلاگ بنویسم، اما مطمئن نیستم.

مشاهده مطلب
چه نقشهایی باعث موفقیت یا شکست استارتاپ می شوند

من مدیران خود را در شرکت هایی که سرمایه گذاری کرده ام برای انجام این کار آموزش می دهم. آنها از آن به بعد خود ریئس شده اند. ذهن فریبنده به معنای تحت تاثیر قرار دادن به شیوه ای شیطانی نیست ، بلکه به معنای اینست که افراد را به انجام کارهایی که باید انجام دهند و آنها می دانند که باید انجام شود، اما کوتاهی می کنند واداشت.

کارمندان باید به گونه ای عمل کنند که کار مطابق با آرزوهای آنها باشد. من افراد را از طریق درک آرزوهای اصلی آنها فریب می دهم و سپس می­ پرسم “کارل، انجام چه کاری به شما کمک می کند تا جوانترین مدیرعامل در IPO باشید؟” سپس می گوید “الکس، شما درست می گویید.من می دانم چکار کنم. من آن را انجام خواهم داد. ” این کار با ذهن فریبنده انجام می شود.

  • تجربه سرمایه گذاریVC:

هر کسی تجربه سرمایه گذاری را ندارد و خوب است که یاد بگیرید. این همان کاری است که شما در وبلاگ من انجام می دهید! اما اگر یک موسس ایده موفقی مطرح کرده باشد، با دلایل روشنی کاندیدای اصلی سرمایه گذاری است.

  • لذت از توجه دیگران:

بسیاری از افراد درونگرا هستند. افراد درونگرا سرد هستند. در کار گروهی به سرعت عصبانی می شوند. من بسیار عصبی هستم و جمعیت را دوست ندارم (دوست دارم در مورد استارتاپ صحبت کنم و نه چیز دیگری) فکر هم صحبت شدن با آدم های احمق در یک کنفرانس استارتاپ، مرا ناراحت می کند، اما من می توانم این کار را انجام دهم.

من دوست ندارم مورد توجه دیگران قرار بگیرم، اما من در تنهایی و انزوا خوب هستم. مدیرعامل یا باید از توجه دیگران لذت ببرد یا بداند که چگونه با آن مقابله کند. مورد دوم ایمن تر است زیرا افراد دارای غرور مرا نگران می­ کنند و در نهایت به انجام کارهای احمقانه می پردازند .

  • مقابله با استرس:

مفهوم پیشرفته استرس در زیر فشار شمشیر دو لبه بودن است. چرا نمی توانید به طور عادی شکوفا شوید؟ استرس دلیل بسیاری از مرگ هاست، بنابراین من مانند طاعون از آن دوری می کنم.

همیشه فشار در یک استارتاپ وجود دارد بنابراین یک مدیر عامل باید بتواند به طور سالم با آن برخورد کند. اگر به مرگ نزدیک هستید، باید یک برنامه داشته باشید و آن را اجرا کنید و به طور مؤثر با تیم ارتباط برقرار کنید. اگر استرس باعث یخ زدن شما شود، نباید مدیرعامل شوید.

  • توجه به همه چیز:

با بزرگتر شدن شرکت حوزه های محدود در بین بخش های بزرگتر ایجاد می شود. افراد با گرفتن عنوان، رئیس یک بخش می شوند، بازاریابی محصول، تولید، فناوری، پشتیبانی از مشتری، از فعالیت های همه بخشها آگاه شوید.

مدیرعامل استارتاپ را چگونه انتخاب می کنید؟

من قبلاً به شما گفته ام همیشه مشخص است که مدیر عامل چه کسی است.

انتخاب مدیر عامل وقتی موسسین خود را برابر می دانند

برت فاکس، نویسنده برتر Quora، مطلبی در مورد انتخاب مدیر عامل نوشته است. در اینجا داستان او درباره AMD آمده است.

ممکن است شما بیش از یک نفر داشته باشید که می خواهد مدیر عامل شرکت شود. و در نهایت وقتی چنین اتفاقی افتاد  یکی از مدیران آینده نگر شرکت را ترک می­ کند.

داستان تأسیس تجهیزات پیشرفته میکرو که با نام AMD شناخته می شود. مدیر عاملی AMD برای بیش از 30 سال افسانه ­ای بزرگتر از زندگی جری سندرز بود. اما آیا می دانید شخصی که مدیرعامل AMD (جک گیفورد) بود، سندرز را برای کمک به اداره فروش آورد. جری سندرز گفت: “او فکر کرد که من فروشنده هستم” و گفتم:” نه من رئیس هستم. ”

ساندرز توانست کاری را انجام دهد که گیفورد در سال 1969 قادر به انجام آن نبود و آن افزایش نقدینگی بود. برنده معمولاً شخصی است که می تواند نقدینگی را افزایش دهد. نتیجه نهایی این بود که سندرز توانست پول جمع کند و گیفورد نتوانست پول جمع کند، بنابراین سندرز مدیر عامل شد. سپس ساندرز گیفورد را اخراج کرد.

انتخاب مدیرعامل هنگام تأسیس مؤسسات دشوار است. بنابراین اگر واقعاً می خواهید مدیرعامل شوید، پرونده خود را نزد موسسین ارائه دهید، و سپس مقام را به عهده بگیرید. اما بدانید اگر در مبارزه برای رسیدن به مدیرعاملی شکست بخورید، به احتمال زیاد باید شرکت را ترک کنید.

اما شاید شما مثل جک گیفورد دوباره از جا بلند شوید. گیفورد یکی از سودآورترین شرکت هایی که تاکنون در زمینه تراشه فعالیت بوده (Maxim Integrated Products) را تاسیس کرد.

چگونه می توان تضاد را مدیریت کرد

خوب، اما اگر اینگونه نباشد یا در مورد انتخاب مدیرعامل مشاجره ای در گیرد؟ اجازه دهید این موضوع را توضیح دهم.

بیایید فرض کنیم دو مؤسس وجود دارند که انتظار دارند مدیر عامل شرکت استارتاپ شوند زیرا تصور می کنند که آنها برتر هستند. شما به شدت اعتقاد دارید که شما باید مدیر عامل باشید زیرا بهتر هستید. شخص دیگری برای  مدیر ارشد فناوری و مسائل فنی بیشتر سر رشته دارد.

1- یک گفتگوی آرام ترتیب دهید.

مشاهده مطلب
ستاره کسب و کار

2- شروع به سؤال از آنها کنید که چرا آنها نقش را می خواهند؟

3- سپس توضیح دهید که یک مدیرعامل چه کاری انجام می دهد و چه ویژگی هایی برای اینکه مدیر عامل خوبی باشند در آنها لازم است؟

4- از آنها بپرسید که آیا فکر می کنند واقعاً  توان و استقامت آن نقش را دارند؟

5- به آنها بگویید چگونه واقعاً خوب هستند؟

  1. سپس توضیح دهید که چرا شما در آن نقش مناسب هستید؟
  2. توضیح دهید که شما یک تیم هستید، اما برای افزایش نقدینگی، استخدام و تصمیم گیری نهایی در امور باید یک مدیرعامل وجود داشته باشد؟

شما باید بتوانید یک راه حل را استدلال کنید. اگر نمی توانید، خب ممکن است همه چیز منتفی می ­شود. همه باید قبول کنند مدیرعامل وجود دارد و حرف آخر را می زنند.

سرمایه گذاران نمی خواهند مدیر عامل انتخاب کنند. در واقع، اگر مشخص نباشد که مدیر عامل چه کسی است، این یک خط قرمز بزرگ برای سرمایه گذاری آنها است.

تصمیم گیری برای انتخاب مدیر عامل شرکت استارتاپ اکثر اوقات بدون حاشیه است. زیرا واضح است که مدیر عامل چه کسی باشد. با این حال، اینکه چه کسی مدیر عامل شرکت می شود یک مسئله است:

اگر کسی بخواهد مدیرعامل شود چه اتفاقی می افتد ؟

در این حالت، شما باید این سؤال ها را بپرسید و سپس شخصی که بالاتر امتیاز را آورد انتخاب کنید.

1-چه کسی می خواهد مدیر عامل استارتاپ شود؟ یا بهتر بگوییم چه کسی کمترین نفرت را از مدیرعامل شدن دارد؟

  1. مجبور کردن کسی برای مدیر عامل شدن، فاجعه است. آنها متعهد نخواهند شد و کارکنان شما از او حساب نمی برند. شرکت شما کشتی بدون بادبان می شود.

2- چه کسی برای مدیرعاملی استارتاپ بیشترین مهارت را دارد ؟

مدیرعامل کسی نیست که بهتر کدنویسی می­ کند. چه کسی بهترین مهارت های شخصی را دارد؟ چه کسی سازماندهی را دوست دارد؟ چه کسی می تواند روی صحنه بیاید و صحبت کند؟ چه کسی بیشتر از همه به کار تیمی علاقه دارد؟

3- چه کسی آمادگی یادگیری مدیرعامل خوب شدن را دارد؟

هیچ کس مدیرعامل استارتاپ متولد نشده. من مطمئناً کاری را که باید انجام می دادم بلد نبودم، مجبور شدم یاد بگیرم! یک مدیر عامل باید فردی باشد که دوست دارد تمام وقت و سریع یاد بگیرد. آنها باید در چگونگی دستیابی به جریان اطلاعات و سؤال از دیگران، برون گرا باشند.

4- اگر شما یک مقام مهمی داشته باشید، چه کسی صحبت می کند؟

من توانایی سخنوری دارم و از این کار لذت می برم و به خوبی سخنرانی می­ کنم. دوست من در یک استارتاپ رئیس بود و او از حرف زدن متنفر بود. من اغلب صحبت می کردم. من ویژگی  مدیرعامل استارتاپ را داشتم، اما از لحاظ فنی یک رئیس داشتم. ویژگی های زیادی وجود داشت که او در آنها به مراتب بهتر از من بود، بنابراین منطقی بود که او مدیر عامل باشد. نکته این است که لازم نیست مدیر عامل شرکت برای همه کاملاً مشخص باشد.

5- چه کسی به طور طبیعی به کارمندان احترام می­ گذارد ؟

در این مورد یک تفاوت ظریفی وجود دارد. آیا معمولا کارکنان از شما سؤالات زیادی می پرسند؟ این مورد به ویژه در صورتی مهم به نظر می رسد که یکی از شما واقعا رئیس باشد، اما آنها با موسسین دیگر صحبت کنند.

6-چه کسی چشم انداز بزرگتری دارد؟

  1. شما هر دو ایده های خوبی برای تجارت دارید، اما ممکن است یکی از شما چشم انداز بزرگتری را تصور کند، در حالی که دیگری چشم انداز کوچکی دارد. شما فردی را می خواهید که راحت تر بتواند با کارمندان و افراد خارج از شرکت ارتباط برقرار کند.

این انتخاب سخت خواهد بود، اما یکی از شما انتخاب خواهید شد. در اینجا یک نمونه واقعی از یک استارتاپ آورده شده.

نیک کول و درو رگی Digital Press را با هم راه اندازی کردند و هیچکدام نمی خواستند مدیر عامل استارتاپ باشند.

هنگامی که Digital Press به جایی رسید که مشاورانی را به خدمت گرفت و به یک شرکت با مسولیت محدود LLC تبدیل شد، ناگهان یک سؤال پیش آمد: “چه کسی مدیر عامل خواهد بود؟”

آنها نقش مدیرعامل و مدیر ارشد عملیاتی را اینگونه می دیدند:

  • موسس / مدیرعامل:

“من از بیرون درباره صنعت و تجارت صحبت می کنم، چه مواردی را می خواهیم حل کنیم و چرا؟”

  • موسس/ مدیر ارشد عملیاتی :

“من از داخل متمرکز می شوم تا اطمینان حاصل کنم که آنچه در مورد آن صحبت می شود به طور مؤثر تحویل داده می شود.”

در اینجا چگونگی مکالمات برای انتخاب مدیر عامل آمده است:

درو هنگامی در آپارتمان خود مشغول پختن نودول بود، گفت “ما باید لیست کنیم که مدیر عامل شرکت چه کسی می شود؟”

من پرسیدم.”ما بایدافراد را لیست کنیم؟” . درو گفت “بله باید این کار را انجام دهیم.” من پرسیدم: “آیا می خواهی مدیرعامل شوی ؟” .هر کسی مدیر عامل شود  این واقعیت را تغییر نمی­ کند که ما Digital Press را ساختیم و با هم تصمیم می­ گیریم.

درو گفت: “من واقعا اهمیت نمی دهم.” “آیا می خواهی مدیرعامل شوی؟”. من نودل ها را می پختم در حالی که با اسپیکر تلفن صحبت می کردم.گفتم: “من هم اهمیتی نمی دهم.” “من فقط می خواهم یک چیز خاص بسازم.”درو گفت: “درسته. من حدس می زنم منطقی تر است که تو را به عنوان مدیرعامل معرفی کنیم. من فقط این کار را می خواستم انجام بدهم و دارم انجامش می دهم و انجام خواهم داد.”در حالی که نودل ها را خالی می کردم خندیدم و گفتم”مدیر عامل انتخاب شد، در لیست اقدامات، کار بعدی ما چیست؟”

من به چند دلیل نقش “موسس” را به عهده گرفتم:

  1. من یک برند شخصی قدرتمند در اینترنت دارم.
  2. من به شدت درگیر صنعت هستم که به دنبال جلب توجه هستم.
  3. من برون گرا تر و مایل به صحبت با افراد بیرون از شرکت هستم(با این کار چهره شرکت هستم).

زنان در مقابل مردان به عنوان مدیرعامل استارتاپ

واقعیت این است که در شرکت های استارتاپ تعداد مدیر عامل های مرد بیشتر از زنان است، زیرا طبق آمار بیشتر مردان شرکت ها را راه اندازی می­ کنند.

من دوستانی دارم که مدیرعامل هستند و اتفاقاً خانم هم هستند. آنها به مشکل برخوردند. به عنوان مثال  ژولیت در Goxip و الکسیس کسی که  Luxola را فروخت.

دلیلی برای انتخاب یک شخص ضعیف به عنوان مدیرعامل وجود ندارد. کارمندان به یک زن احترام نمی گذارند، سرمایه گذاران به آنها اهمیت نمی دهند. در عوض این روزها اگر مدیرعامل زن داشته باشید روابط عمومی بیشتری کسب می کنید. این یک جو عالی ایجاد می­کند، و من در مورد این کار باهوش نیستم. من واقعاً می خواهم با شرکت هایی که شروع به کار می کنم، مدیر عامل خانم باشد زیرا می دانم مزایای زیادی دارد. اگر مدیرعامل زن هستید و با سندرم ایمپوستر سروکار دارید، از پس آن برآید. همه مسائل یکسانی دارند.

نتیجه

همیشه مشخص است که مدیر عامل چه کسی است. هفته گذشته  یکی از سرمایه گذارانم با گل سرخ نزد من آمد و به طور خلاصه در مورد این موضوع صحبت کردیم . او گفت: “بله، همیشه مدیر عامل شرکت مشخص است ” .

وقتی تصمیم می گیرید مدیرعامل چه کسی باشد، همه شما نه با یک مشارکت بلکه با یک دیکتاتوری موافقت کرده اید. همه باید تسلیم او باشید و به مدیرعامل احترام بگذارید. این بدان معنا نیست که موسسین حرفی برای گفتن ندارند و نمی توانند قدرت خود را در بخش خود به کار گیرند .

 

برای امتیاز به این نوشته کلیک کنید!
[کل: 1 میانگین: 5]