۱۵ ویژگی یک تیم استارت آپ فوق­ العاده

۱۵ ویژگی یک تیم استارت آپ را برجسته و فوق­ العاده می­ کند

همه ما قبلاً این سخنان قدیمی را شنیده ایم:

«من ترجیح می دهم به جای داشتن یک تیم سطح متوسط با ایده عالی، یک تیم عالی با ایده سطح متوسط داشته باشیم»

«بازیگران عالی همانند خودشان را استخدام می کنند؛ در حالی که بازیگران متوسط، بازیگران ضعیف تر از خود را استخدام خواهند کرد.»

یکی از مهم­ترین دلایلی که بازیگران سطح متوسط در فرآیند استخدام این کار را انجام می­دهند، این است که نمی­خواهند ضعفشان نمایان شود؛ بنابراین در فرآیند استخدام افرادی را انتخاب می ­کنند که تهدیدی برای آن­ها نداشته باشند.

تیم های برجسته استارتاپی متشکل از چه افرادی هستند؟

یک تیم استارت اپ حداقل باید شامل یک هم بنیان گذار تجاری (Business Co-founder) و یک یا دو هم­ بنیانگذار فنی (Technical Co-founders ) باشد. هم بنیانگذار تجاری کسی است که بر آنچه که باید ساخته شود، آگاهی و شناخت کافی دارد. هم بنیانگذار فنی چگونگی ساخت آن را می­ داند.

« آنچه که باید ساخته شود» شامل مجموعه­ای از تفکر طراحی، پیش نمایش، مدل­ سازی کسب ­و کار و رشد و توسعه مشتری است. « چگونه باید ساخته شود» شامل پیش­ بینی و توسعه نرم ­افزار چابک (Agile Software Development) است. در تمام بخش­ های این دو حوزه، شما یک استارتاپ ناب و سنجه­ ها و تحلیل­ های نوآورانه را خواهید دید.

اَندی اِلوود(Andy Ellwood)، متخصص فروش و توسعه کسب­ و کار، در مورد یک تیم رویایی این چنین می­گوید:

« زمانی که شخص نوآور(Hipster)، طرح خلاق و موضوع جالب را مطرح می­ کند؛ شخص فنی یا برنامه نویس(Hacker) به کمک ابزارهای خود راه­حل­های فناورانه را ارائه می ­دهد؛ شخص سخت­ کوش و مصمم (Hustler) راه درستی را برای بسته ­بندی محصول و ارائه آن به مخاطبان در قالب فروش و یا مشارکت پیدا می­ کند، مجموعه این افراد در کنار هم تیمی را تشکیل می ­دهند که احتمال شکست آن­ها بسیار کم است.»

جانیس فریزر (Janice Fraser) به سه ویژگی تیم استارت آپ مهم یک تیم عالی استارتاپ اشاره می­ کند:

« مطلوبیت (Desirabitily)، امکان حیات (Viability) و امکان­پذیری(Feasibility).»

  • طراح (Designer): او مسئول مطلوبیت محصول است. طراح با مشتری صحبت می­ کند و نیازهای آن­ها را درک می­ کند.
  • مهندس کامپیوتر (Engineer): او مسئول سنجش امکان انجام کار است. او باید امکان ساخته شدن محصول، روش انجام کار و میزان آن را تعیین کند.
  • مدیر کسب و کار (Business Person): او مسئول ادامه حیات کسب­ و کار است. زمانی که امکان انجام کار و مطلوبیت آن در تضاد باشند، او به عنوان یک معیار سنجش عدالت عمل می­کند.

مشخص است که یافتن همه این مهارت­ ها در یک فرد به ندرت اتفاق می­افتد. به همین دلیل است که تیم بهتر از افراد عمل می­ کند. سرمایه گذاران خطرپذیر و شتاب­ دهنده­ ها هم باتوجه به این موضوع، در هنگام سرمایه گذاری تیم را به جای فرد به عنوان معیار تصمیم ­گیری در نظر می­ گیرند.

علاوه بر این، اهمیت تیم در شرایط زیر مشخص می­شود:

  • بحث درباره چالش­ها و فرصت­ها و انعکاس آن به تیم.
  • تقسیم وظایف مختلف که برای راه­ اندازی شرکت نیاز است.
  • در کنار هم بودن در زمانی که همه چیز سخت و دشوار است.
  • جشن گرفتن در زمانی که همه چیز به­ خوبی پیش می ­رود.
مشاهده مطلب
مصاحبه با Jeremy miller: ساخت برند

بسیاری از موفق­ ترین شرکت­ ها حداقل با دو هم­ بنیانگذار کار خود را شروع کرده ­اند. لوری پیچ (Larry Page) و سرگی برین(Sergey Brin) در گوگل، جری یانگ (Jerry Yang) و دیوید فیلو(David Filo) در یاهو ، استیو جابز (Steve Jobs) و استیو وازنیاک (Steve Wozniac) در اپل، گوردون مور (Gordon Moore) و رابرت نویس (Robert Noyce) در اینتل، بیل هیولت (Bill Hewlett) و دیوید پارکارد (David Packard) در اچ­پی و… .

یک تیم استارتاپ  باید چه ویژگی هایی داشته باشد

مطالب بسیاری درباره ویژگی­ های یک تیم استارتاپ نوشته شده است. در این بخش تلاش می ­کنیم تا خلاصه ای از ویژگی ­های که تیم­های خوب و عالی استارتاپی دارند را ارائه دهیم.

توانایی اجرا و رشد

یعنی تمرکز مداوم بر روی حل یک مسئله یا تسلط بر بازار قبل از رشد سریع کسب ­وکار . تیم­ های برجسته و فوق­ العاده به کارهایی « نه» می­ گویند که در دستیابی به میزان رشد هفتگی­ شان کمک نمی­ کند. آن­ها می­ دانند که راضی کردن تمام کاربران ویا حضور در همه­ ی رویدادهای استارتاپی باعث موفقیت شرکت آن­ها نخواهد شد.

توانایی مربی­گری

یعنی توانایی جمع ­آوری و شنیدن دیدگاه ­های مختلف. اگر شما به این دیدگاه­ ها آگاه هستید خودتان را اذیت نکنید تا از کسی درخواست مشاوره کنید.

تعهد

یعنی تمایل به وقت گذاشتن، زندگی کردن و نفس کشیدن با استارتاپ در ۲۴ ساعت روز و ۷ روز هفته . فعالیت استارتاپی تنها محدود به ۵ الی ۹ ساعت کاری نیستِ؛ بلکه یک ماموریت تمام وقت است.

قاطعیت و استقامت

یعنی توانایی تصمیم­ گیری سریع براساس داده هایی که کامل نیستند. از شکست خوردن نمی­ ترسند. همواره این جمله را به خاطر می­ آورند:« شکست سریع ، موفقیت سریع­تر را با خود به همراه می­آورد؟»

نظم و خلاقیت در طراحی آزمایش ­ها و یادگیری

یعنی آن­ها این توانایی را دارند که آزمایش­ های سریع و ارزانی را برای اعتبارسنجی خطرناک ­ترین فرضیه ها طراحی و اجرا کنند. آن­ها احساس را از آنچه داده ها به آن­ها نشان می­ دهند، جدا می کنند تا بتوانند یادگیری را افزایش دهند.

رعایت اصول اخلاقی

یعنی افراد صادق و قابل اعتمادی که باور دارند باهوش هستند دیگران را فریب نمی ­دهند. و از آن­ها دوری نمی­ کنند.

توجه به مشتری ­ها

یعنی مهارت ­های اجتماعی و علاقه واقعی برای نزدیک شدن به مشتری­ ها و صحبت کردن با آن­ها. این موضوع باید قبل از کد نویسی شروع شود. و در طول فرایند توسط محصول ادامه پیدا کند. بنیان گذاران باید مرحله رشد تعداد کاربران را خودشان انجام داده و پیش از تناسب مسئله و راه حل ، افراد دیگری را استخدام نکنند. همانطور که پل گراهام می گوید:

« اوایل تمام کارها را خودتان انجام دهید تا یاد بگیرید. قبل از آنکه بخواهید کسب­ و کار خود را بزرگ کنید، در مقابل بازاریابی و معرفی به عموم مردم مقاومت کنید.»

اشتیاق

یعنی پیدا کردن مسئله­ ای که ارزش حل کردن داشته باشد و تیم نیز برای حل آن مشتاق باشد. اشتیاق ، انرژی را بیشتر می ­کند و این امر به نوبه خود توانایی اجرا و رشد را به­ همراه می­ آورد. به ویژه در زمانی که کارها خیلی روشن و شفاف به نظر نمی­ رسند.

مشاهده مطلب
ساختار اصلی یک برنامه کسب­ و کار برای مبتدیان

ذهنیت مثبت

یعنی داشتن ذهنیت مثبت « این کار را انجام دهید» به جای « ترک کردن» کارها در زمان مواجهه با سختی­ ها و دشواری­ ها و داشتن تمرکز بلند مدت برای رسیدن به چشم­انداز. پیروزی در دو ماراتن مهم­تر از موفقیت در بازه­ های کوتاه­ مدت است.

مهارت­ های عالی در حل مسئله

یعنی افرادکنجکاو و خلاقی که از همان سنین پایین می­ خواهند آزمایش کنند و چیزهایی را بسازند. به ­جای عروسک­ های باربی به بازی لگو فکر می­ کنند. به جای طی کردن مسیرهای قدیمی و دنبال کردن قوانین، در حل شرایط دشوار و پیچیده بخوبی عمل می­ کنند. بجای اینکه سخت ­تر کار کنند، هوشمندانه­ تر عمل می­ کنند.

واقع گرایی و هوش تجاری

یعنی با وجود داشتن یک چشم انداز، واقع گرا هستند. برای این تیم­ ها بجای اینکه بگویند:« ما برای اجرای ایده خودمان ۱۰۰ دلار می خواهیم » از این عبارت استفاده می­کنند: « ما در حال ساختن بهترین شرکت روی زمین هستیم.»

تیم ­های برجسته و فوق­ العاده، تفاوت بین سنجه­ های علمی (Actionable) و فریبنده (Vanity) را نمی­دانند. برای مثال بجای استفاده از سنجه­ های «تعداد بازدید صفحات سایت » و یا« ثبت نام » ، از سنجه­ های کلیدی و کاربردی «کاربران فعال» و یا « نرخ بزگشت مشتری » برای اندازه گیری عملکرد خود استفاده می ­کنند. همانطور که دیوید کوهن (David Cohen)، کارآفرین سریالی، می گوید:

« تیم­ها باید بدانند که تفاوت زیادی بین تکنولوژی جذاب و مدل کسب و کار قابل اعتماد وجود دارد.»

تجربه و دانش مناسب

صنعت خود را بخوبی می­ شناسند . به علاوه، قبل از آن ده­ ها استارتاپ را راه اندازی کرده­ اند که یکی از آن­ها شکست خورده و بقیه آن­ها موفق شده ­اند. از اشتباه­ های خود درس می ­گیرند.

مهارت ­های تخصصی و اطلاعات

توسعه دهندگان بزرگی دارند که هریک از آن­ها متخصصان برجسته بررسی جهان هستند. در شرکت­ هایی کار کرده اند که موجب شکست آن شرکت­ ها شده­ اند. تجربه کاری مناسب در شرکت­ های بزرگ؛ عدم آشنایی با فضای استارتاپی و آشنایی با نحوه استفاده با تکنولوژی و مدل کسب ­وکار به ­عنوان یک اهرم، می­تواند موجب افزایش یادگیری و سرعت شود.

روحیه تیمی

کنار هم بودن اعضای تیم در فراز و نشیب­ های کسب­ و کار موجب احترام متقابل بین افراد می­ شود. در تیم­های استارتاپی برجسته و عالی ، همه اعضا به یکدیگر اعتبار می ­دهند و می­ خواهند در خبرهای خوب و بد کسب ­و کارشان سهیم باشند.

هدف و چشم انداز مشترک

ایجاد ارتباط مناسب بین هدف و چشم انداز تیم با دنیای واقعی ، چیزی است که ارزش آن برای تمامی اعضای تیم قابل درک نیست. بنابراین، قطع روابط هم ­بنیان گذاران یکی از مهمترین دلایل مرگ زود هنگام استارتاپ است. برخلاف دیدگاه بسیاری از افراد که رقبا و نبود سرمایه را دلیل از بین رفتن یک استارتاپ می ­دانند؛ رشد سریع استارتاپ نیز یکی دیگر از دلایل شکست تیم­ هاست. اطمینان حاصل کنید که هدف و چشم اندازی را انتخاب کرده­ اید که مورد توافق همه اعضای تیم است و موجب همبستگی و پایداری تیم خواهد شد.

برای امتیاز به این نوشته کلیک کنید!
[کل: 2 میانگین: 3]